سنگ به پیشانیش خورده. بالای سرش را نگاه میکند.
همه جا تاریک و سرد است. لباسی سفید سرتاسر بدنش را پوشانده. تازه به این خانه آمده است. دوباره، راحت، میخوابد.
سنگ به پیشانیش خورده. بالای سرش را نگاه میکند.
همه جا تاریک و سرد است. لباسی سفید سرتاسر بدنش را پوشانده. تازه به این خانه آمده است. دوباره، راحت، میخوابد.
آخرین دیدگاهها