داستان اولین مقاله‌نویسی من قسمت ۳

قسمت اول را اینجا بخوانید

قسمت دوم را اینجا بخوانید

نوبت به بررسی مقاله هایی که تو سایت گذاشته بودیم، رسید.

دل تو دلم نبود. احتمال ایرادات زیادی رو میدادم. پیش خودم گفتم: خوب تا حالا ننوشتم. اصلن دوره‌اش را هم  شرکت نکردم. اگر میدونستم یک روزی میخوام مقاله بنویسم حتمن شرکت می‌کردم.

وقتی فراخوان دوره‌اش رو دیدم  گفتم من که نیستم. این یه کار، دیگه خیلی سخته.تو ذهنم بیشتر  مقالات علمی بود.

چند نفر اول بررسی شد. منم این وسط میخواستم اسم کاربریم و رو صفحه  درست کنم که از حالت مهمان دربیاد. هی میرفتم بیرون از روم هی میومدم.

یه جاش گفتم ای بابا خوند من نفهمیدم. یدفعه اسمم خونده شد. شش دُنگ حواسم و جمع کردم.

اول استاد اسمم و که خوند از نوشته‌هام تو مدرسه‌ی نویسندگی تعریف کرد. چقدر آدما تعریف کردن و دوست دارن. داشتم مینوشتم

( متشکرم) که همزمان با ایرادی که استاد از عنوانم گرفت، شد. ولی دیگه دکمه‌ی سِند و زده بودم.

ایراد دوم از کلمه‌ی ( ایرانیها) بود. باید

( ایرانیان) باشه. خدایی اصلن نمیدونستم.

بعدن از chatGPT پرسیدم.

نقل قول: ( هر دو کلمه درست هستند و به معنی مردم ایران هستند، اما کلمه‌ی “ایرانیان” در فارسی رسمی بیشتر استفاده می‌شود.)

خیلی خوشحالم که اولین مقاله‌مو نوشتم و خیلی خوشحالم که استاد انقدر تعریف کرد. انرژی گرفتم برای ادامه‌ی کار.

حالا باید فکر کنم برای نوشتن یه عنوان درست و حسابی.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *